به گزارش راهبرد معاصر؛ بهزاد نبوی از جمله فعالین سیاسی دخیل در فتنه ۸۸، که سالهاست کنج عزلت گزیده و کمتر به اظهار نظر میپردازد، اخیرا و در آستانهی انتخابات مجلس یازدهم و در زمانهی افول جریان موسوم به اصلاحات به میدان آمده و با طرح نظرات خویش، واکنش شماری از هم حزبیها و مخالفینش را در بر داشته است. نبوی چندی پیش به انتقاد از شورای نگهبان پرداخته و در واکنش به سخنگوی شورای نگهبان اظهار داشته بود که: «آقای کدخدایی اشتباه میکند، این دوره باید فرش قرمز پهن کند، چون در این دوره انتخابات پرشور، برای حفظ امنیت ملی ضروری است».
این فعال سیاسی که هم حزبیهایش به او لقب چریک پیر را اعطا نمودهاند در جدیدترین اظهاراتش به گفتگو با وبسایت خبرآنلاین پرداخته و همچون گذشته، اظهارات تامل برانگیزی را بیان داشته است. نبوی که در طول شش دهه فعالیت سیاسیاش؛ از سابقهی نزدیکی به مجاهدین خلق تا عضویت در مجاهدین انقلاب اسلامی را در کارنامه دارد، در گفتگویی قابل اعتنا بیان داشته که دیگر امروزه در جهان کسی انقلابی نمانده و حتی القاعده نیز از همین امر دست کشیده و صرفا این داعش است که انقلابی محسوب میشود.
بهزاد نبوی میگوید: امروز در دنیا چه کسی دنبال انقلاب است؟ جز داعش؟! حتی القاعده هم مقداری از این تفکر عقب نشینی کرده است. اپوزیسیون جمهوری اسلامی هم دیگر دنبال انقلاب به آن معنا نیست. اگر تظاهراتی مثل تجمع دی ماه ۹۶ هم شکل میگیرد، شاید از باب «تغاری بشکند، ماستی بریزد» باشد. بنابراین امروز در دنیا کسی به دنبال انقلاب نیست.
نبوی که اکنون و پس از گذشت چهار دهه از وقوع انفجار دفتر نخست وزیری، همچنان جزو متهمین این واقعه نزد برخی افکار عمومی محسوب میشود، در این گفتگو به طرح نظر برخی از منتقدینش در طول سال های فعالیتش پرداخته است. نبوی میگوید: "مرحوم مهندس بازرگان هم مرا را تودهای میدانست... به بازرگان گفتم من هرچه هستم، توده ای نبوده و نیستم". وی دلیل طرح این اتهام را از سوی بازرگان به این گونه عنوان میکند: "من قبل از انقلاب در سال ۳۹ و ۴۰ در جبهه ملی فعالیت میکردم، بعد از آن با بعضی از اعضای جبهه ملی تصمیم به تشکیل جبهه دموکراتیک ملی گرفتیم. آن جبهه دموکراتیک با اسم مصطفی شعاعیان گره خورده بود. مصطفی شعاعیان هم معروف بود که مارکسیست است و ما وقتی با ایشان در یک تشکیلات بودیم به شکل جبههای با هم کار میکردیم. تصور میشد چون نبوی با مصطفی شعاعیان دوست و در یک گروه مسلح همکاری میکند، پس توده ای است... این حرفها را حتی شهید محمد منتظری هم میزد و ایشان هم مرا «مارکسیست آمریکایی» میدانست."
نبوی که با جریان هم حزبیاش در طول سال های حضور در مجلس ششم و سکانداری هم حزبیهایش در طول اصلاحات، زمینه استحاله عمیقی را در پروسه انقلابی رقم زده بودند، گریزی نیز به انتقادات حسین شریعمتداری به خود زده و میگوید: "من آقای شریعتمداری کیهان را میشناسم، فکرش را قبول ندارم، اما ایشان را آدم ناسالمی از این جهات نمیدانم... ایشان بهزاد نبوی را هم مثل صدام می داند و به او بهتان میزند! نه اینکه ذاتا دروغگو و مفتری باشد. "
نبوی در گفتگوی یاد شده، ریشه اخلافها با بعضی انقلابیون نظیر شهید لاجوردی و بادامچیان را به پیش از انقلاب برده و مدعی میشود: "ما اختلاف نظرهایی با این آقایان، از قبل از انقلاب با هم در داخل زندان داشتیم. تا قبل از تغییر ایدئولوژی سازمان مجاهدین خلق در سال ۵۴ مارکسیستها و مذهبیها در زندان جمع مشترک (کمون مشترک) داشتند. همه مسلمانها به جز اعضای موتلفه و آقای عباس شیبانی و عدهای دیگر، که بخاطر برخی ملاحظات نجس و پاکی سر سفره مشترک نمیآمدند، در جمع مشترک بودند... این افراد تحلیلشان این بود که سوسیال امپریالیسم خطرناک تر از امپریالیسم است، مجاهدین خلق خطرناکتر از رژیم شاه هستند و ما باید از زندان بیرون برویم و مانع از مارکسیست شدن زن و بچههایمان بشویم."
نبوی که از سال ها در دولتهای ابتدایی انقلاب نقش های کلیدی از قبیل عهده داری وزارت صنایع سنگین را در کارنامه خود داشته و نقش بسزایی در مصادرهها و ملی کردنها و مقابله با بخش خصوصی در آن بازه ایفا کرده، در این گفتگو منکر همه موارد شده و میگوید: "من کوچکترین نقشی در ملی شدنها و مصادره شدنها نداشتم. تمام ملی شدنها در نهاد دولت موقت و مصادرهها توسط احکام شرع انجام شد. واقعیت این است که در دوران مهندس موسوی وقتی وزیر صنایع سنگین شدم، حدود ۷۰۰ واحد خصوصی تحت پوشش صنایع سنگین بود، که نه تنها آنها را از بین نبردهام، بلکه خیلی هم از آنها حمایت میکردم و خیلی از مدیران آنها هنوز هم با من رفاقت دارند، هنوز هم به سراغم میآیند."